Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
تمارین (فیل، نخ، عامیانه، مینا)
آفریکانه

عامیانه‌اش اینکه
سرنوشت
نمی‌تواند همینطور که مردم می‌گویند
اینطور که دعا می‌کنند
ادامه بیابد
ساده‌اش اینکه روزها
مثل ردیف در غل و زنجیر پروانه
مثل حادثه‌ای کج
که دیفر می‌کند رویا را
آزار می‌دهد
مداوم خود را
و می‌ماند بر آزار
و اصرار می‌کند بر آزار
و خسته می‌کند از آزار
- و تنها تنوع روزها
همین تنوع کیری
در حرف‌های اضافه است -
عارفانه بگویم
فیل مرده
آرزوی دوش رودخانه را به گور خواهد برد
آرزوی صدای پرنده را به گور خواهد برد
آرزوی دیدن گور را به گور خواهد برد
و سرنوشت شیرشاه ارتباط تلخی با سم گاومیش‌ها دارد
ساده بگویم
کیرم توی دنیای شعری تازه
در مزامیر توی چنگال حرف‌های اضافه
- تصویر تازه نمانده
حتی
یکی دو تا کلمه ندارم به قصد خیرات و مبرات -
و این تنها
استخوانی از شعر است به روی زمینا
و این تنها هیکل چاق تفسیدی وال‌ای است
روی شن‌های کثافت ساحل
که صرف نمی‌شود
اسکار نمی‌گیرد
تنش می‌پوسد
پلک‌هاش زل
کنار می‌رود از مقابل چشم‌هاش
و چشم‌هاش تلخ
ذره ذره آب می‌شود توی اقیانوس
و هیچ کدام کجای سرنوشتش
برای مردم آینده
دفتر نمی‌شود

 
بعد از فوت پدرم دچار تشویش حرمت نوشتن شده‌ام راستش مدت زیادی ست که چیزهای مختلفی می‌نویسم و نوشتن برای من کار خیلی خیلی ساده‌ای شده
در خصوص نوشتن متون عادی مراسم
خانواده از یک طرف به هر حال به یک سری متون مختلفی برای نوشته شدن در مجموع مراسم احتیاج دارند و شاید کمک خوبی بود اگر من این کار رو بکنم
از طرفی خود من درباره نوشتن دچار دیوانگی خاصی شدم که دلم نمی‌آد همون کاری رو که برای همه کردم که خودم می‌دونم زیاد ارتباطی به احساساتم نداره درباره پدر انجام بدم که حتماً به صورت خارق‌العاده‌ای برای من موجود عزیزی هستند
 
بعد از فوت پدرم دچار تشویش حرمت نوشتن شده‌ام راستش مدت زیادی ست که چیزهای مختلفی می‌نویسم و نوشتن برای من کار خیلی خیلی ساده‌ای شده
به خصوص نوشتن متون عادی زندگی
خانواده از یک طرف به هر حال به یک سری موتور مختلفی برای نوشته شدن در مجموع مراسم احتیاج دارند و شاید کمک خوبی بود اگر من این کار رو بکنم
از طرفی خود من درباره نوشتن دچار دیواری خاصی شدم که دلم نمی‌آد همون کاری رو که برای همه کردم که خودم می‌دونم زیاد ارتباطی به احساساتم نداره درباره پدر انجام بدم که حتماً به صورت خارق‌العاده‌ای برای من موجود عزیزی هستند

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM