"بین آنهمه تگرگ و طلوع
چطور انقد زیبا شد شب
که روز بگردد با هر غلتیش؟
کی وقت شد
که دنیا بفهمد شب را؟
چطور مردم
پرندهایی را
- که در شب -
در شب دیدند"
ماه توی آینه ایستاد
و گیس درخشان را
پس زد از پیشانی
گرگها زوزه کشیدند
ماه ادامه داد
"به خدا همهش زحمت خودش بود
من که کاری نکردم"
[+] --------------------------------- 
[0]