میشود برویم دمشق
ادای ویزا گرفتن در بیاوریم؟
و توی خیابان الفلان
بستنی بخوریم؟
میشود گم شویم
و جدا جدا
تنگ شویم؟
و توی تنگی
فرسنگها از هم
تنها بمانیم؟
- دمشق مردهای موبور و
دختران گیسو کمند زیاد بود
دمشق بد نمیگذرد تنها-
میشود خیلی زیاد
تنها شویم توی بچگی
و آفتاب توی اعصاب نباشد؟
بیفتیم از روی پلهها
و زخمهای زیبایمان را
عصرها با مداد قرمز بیازاریم؟
میشود برویم کوه؟
آب هویج تخمی بنوشیم؟
و آنجا بمانیم
نخوابیم
در ایستگاه پنج
در ایستگاه دوازده
در ایستگاه دوازدههزار و پنج؟
میشود انقدر جدا شویم از دنیا؟
که مردن هم اتفاق قدیم و خاطره باشد؟
نمیشود؟
شت پس
به کیرم زندگی
کیرم توت
[+] --------------------------------- 
[0]