ققنوس
Mutter, Ich bin dumm...
فرصت محدود
برای نوشتن شعر
برای یاد گرفتن اینکه
داستایوفسکی
چه گفته از ایمان
و انتظار اینکه مردهای هنرپیشه
توی فیلمهای خاکستری
چه گفتهاند دربارهی مردن
و علیرغم گفته
چطور عبث مردهاند
بعد سورهای یا گلولهای
و اینکه سریعترین روش
برای تفسیر این همه
حرف توی پایتون
کجا ست؟
و اصلاً اینکه آیا اجتماع تیوپلها
برای توصیف جهان کافی است؟
بعد تازه صحبت هست از دکمه
از چارخانههای پیرهن
و سینههای تو
که زردرنگ و مشتاق و بیاحساس
تیوپل تیوپل
زیر دکمه منتظر اند
و اینکه پیرهن
چارخانهی بنفش
یک تیوپل است
با گمانههای کوچک گلدار
و اینکه بوی زن
چارخانهای است
در دوایر مشتاق
و اینکه اشتیاق
اشتیاق هم حتی
تیوپل است
تیوپل است
و اینکه جهانی از اعداد
از زمانهای رفته
از رفتهی زمان
دیوانه کرده
کرده شاعر را...
جان جوجه
پرندهی سرخ
پر بیخودی درآورده
زن مرا...
آتش بزن مرا...
*تا جایی که میدانم تیوپل در زبان برنامهنویسی پایتون یکی از روشهای بیان اعداد و اطلاعات به صورت مربعها ست
[+] --------------------------------- 
[0]