سپردم مرا توی دیوارها دفن کنند
شانهبرشانهی
لاغران پیچکها
تا صبح
ماه بیاید کنار پیشانیم
تا غروب
آفتاب بتابد بر پشتم
سپردم مرا
ایستاده دفن کنند
روی. سینهام بنویسند
ایستاد
سرو بود و فلان
سپردم
احترام بگذارند
فوارهی قرمز بگذارند
و شستشوی مدام
اما
«کدام بود قبر من؟
کدام؟»
روح دیوانه در میان دشت
میگذشت
[+] --------------------------------- 
[0]
امروز سر ناهار دیالوگ روسی داشتیم
مادرم میگه علی دو روزه حالت خوب نیست اتفاقی افتاده؟ میگم کمی افسرده ام طبیعی هم هست. همه با سر تایید میکنن و ناهار رو ادامه دادیم
[+] --------------------------------- 
[0]
صفحه فیسبوک چلچه
https://www.facebook.com/4040e
صفحه فیسبوک کلاغ
https://www.facebook.com/kalagh69/
کانال تلگرام چلچله
https://t.me/V4040e
وبسایت چلچله
www.4040e.com
وبسایت بیپلاکی
www.bipelaki.com
توییتر چلچله
@chel40e
اینستاگرام
@chel40e
تماس از طریق تلگرام
@HeBlogsin4040e
[+] --------------------------------- 
[0]
حیف ه امشب بمیرم
حیف ه آبی تیره بپوشم
برم سراغ تیغ
تازه ما توی خانه وان نداریم
تازه ما توی خانه تفنگ نداریم
تازه ما توی خانه طناب نداریم
تازه ما
داستان غمگین نداریم
ما مردم عادی
شب را بدون شراب
صب شاشمان را نگه میداریم
و عصر
گریه میکنیم توی مستراب
ما مردم عادی
با پدربزرگهای مردهمان حرف میزنیم
با دوس دختران توی دیستانس فریبامان
و بالشتمان حتی
ما را
خسته میکند
[+] --------------------------------- 
[0]