عشق من
معبدی سنگی است
با ستونهای چاق قورباغهدار
فرشتگان سنگی نابینا
و کودکان خندانی
که در حوضهای رابطه میشاشند
عشق من
سرد و بیرحمترین
حریق سنگی دنیا ست
نه میشود نشست
نه تکیه داد
نه آب خورد
بهتر است دور شد
و از روی تپه
شعلههای سنگ را
نگاه کرد
که تا هماره میسوزد
[+] --------------------------------- 
[0]