من و دالی
زیاد راجع به مرگ فکر میکنیم
به رنگها
و دالی گاهی
دربارهی کلمات سئوالهای پیچیده دارد
- گاهی براش
با حوصله حرف میزنم
نقاش ساکتی ست
مثل زنهای چل ساله
هن هن
چادر ضربدری میبندد
و ساعت خیس شسته را
روی بند خانه میاندازد
و خون از ساعت
چکه میکند بر تراس گرم
تیییییک
تیییییک
تیییییک
تیییییک-
من و دالی
زیاد راجع به مرگ فکر میکنیم
[+] --------------------------------- 
[0]