یک لحظه تلخی هست وقتی داری فیلم سکسی میبینی بعد یکهو بابایت کنارت مینشیند. روش معمول در وقت بزرگی این است که ادای آدم حسابیها را دربیاوری و بگویی این صحنهی غریب یک فیلم خارجی است عجیب است شما که میرسی همه چیزی آبروریزی میشود یکهو. بعد هر دو در حالت روشنفکری میخندید. تکیه میدهید به مخده و با لبخند صبر میکنید که فیلم تمام شود ملت همدیگر را میکنند و باز میکنند و هر چه صبر میکنید صحنه سکسی تمام نمیشود.
این قضیه مریضی هم همینطور است.
[+] --------------------------------- 
[0]