ابراهیم
تمام بتها را شکسته
و حالا
دم صبحی
در سکوت و در سرما
ایستاده است
"احساس میکنم
خدایان کمتر مرا زیبا نکرده
بسیار تنهاتر ام اما"
صبحها
توی بتخانه
باد سرد میآید
کوه
پر از
طفلان و گوسپندان سر بریده است
دشت
پر از
طفلان و گوسپندان سر بریده است
آسمان
پر از
طفلان و گوسپندان سر بریده است
"چه کردهای با خودت موسی؟
-ببخشید ابراهیم-
چه کرده ای با خودت ابراهیم؟"
[+] --------------------------------- 
[0]