و داستان ما دو تا روایت داشت
روایتی فاتحانه
- توی مایههای بابابا بام -
که طبعن برای من بود
که بابای من را درآوردی
و روایتی عارفانه
- در مایههای دیم دارام و شمس -
که اسم کتاب من شد
روابط ما دو رو داشت
شورت نمیپوشید
کرست نمیبست
توی آفتاب میخوابید
و هر دو سویش
قشنگ و عارفانه بود
[+] --------------------------------- 
[0]