جقه نیست بته نیست
وقتی که خواب بودهای
مرد لاغری تا صبح
در کویر روبروی خانه
کاشهای سبز کاشته است
با میوههای خوشبوی چوبی
از آنها که مردم
به قصد هیچ
دراتاق نگه میدارند
وقتی که خوابیده بودی
مردتکیدهای
در کویرروبروی خانه
تک درخت سرو زخمدار کاشته است
غصهدردلدار
طلایی و
بته و
جقه
وقتی که خواب بودهای برات
پشت در
چارقد گذاشتم
بتهدار
جقه دار
پر از بیدهای خواب آلود
صبح زود بلند شو
به آبی و
ارغوان و طلا در تنم
نگاه کن
نگاه کن
هزار سرو زمینگیر
مست
در طلایی صبح
عین پروانههای چاق
شادمان و سیر
به دریا پریدهاند
[+] --------------------------------- 
[0]