مثل گرگی
توی قبرستان
که در کنار دستهای لرزان اسکلتها
و خشخش کفن
زوزه میکشد
خودت گفتی
عفونتی در دنیا ست
که حتی
چموش چابک تو
آن را
زیبا نمیسازد
و حتی با
شانه کردن موهای پیشانیت
زخم قهوهای رنگ مرد مرده
صورتی رنگ و زیبا نخواهد شد
درقبرها
که زیبا نیست
گلایل نمیروید
- گلایل نبریده کجا میروید؟
گلایلی که زخم قیچی ندارد
و رنگ اضافه ندارد
و مثل غصههای بچهها
صورتی است صورتی است
گلایل از کجا میفهمد اینجا میتوان فریبا شد
چگونه میفهمد اینجا قبر بابابزرگ آدم است؟
مثل گرگی که با دویدن
نمیتواند علاج کند شب را
و جز خرگوش شرحه شرحه یا
دویدن به آفتاب
چارهای ندارد
[+] --------------------------------- 
[0]