من داشتم از سینههای تو
تاریخ رشت را بررسی میکردم
از کنارههای بیهوای لباسهات
و ازجبال کش
که سانت سانت به جان بیرجامهات فرو رفته
به درهای رسیدم
به خانهای رسیدم
هر چه در زدم
دختری که گفته بودهاند
رفته بود
پاهای بسیاری رفته بود از من
و تو
جنازهی سگ را
صبورانه
پشت خود میکشیدی
[+] --------------------------------- 
[0]