تنها به این خاطر ساده
که دیگری بودی
داریدند
به این احتمال تلخ
که شاید آن باشد
به همین خاطر ساده
دارت را
بلند
روی تپه میزان کردند
دستهات را بستند
سرت را تراشیدند
و هی از
حرفهای اتفاقی تو
بهانه تراشیدند
سگ برای تماشا بود
و مردم سنگی بسته
در حیاط خانهها بودند
گرم باغ و عندماغ و صحبت
خورشید غروب کرده بوده تو را
داریدند
تنها به این خاطر ساده
که مرد دیگری بودی
[+] --------------------------------- 
[0]