مثل قایقی کوچک
که دریا او را نمیخواهد
- ادامهی همان تخته پارهی کذایی
که مردهای دریا آن را
از دست داده
در جستجوی تختهپارهی دیگر
تلاش نکرده
پاش را
نهنگهاش خوردهاند
و بعد اقیانوس او را
قطرهی قطران و ظلمات کرده است -
مثل تختهپارهای کوچک
که میفهمد جایش
آفتاب و ساحل نیست
و دلش هنوز
قطرهی قطران و موج و ظلمات میخواهد
ولی دریا
با لبخند و آرامش
کنار والهای مرده گذاشته
[+] --------------------------------- 
[0]