یک بار
روی صفحه نوشتم ماه
و چند روز پیش لای ورقها
ماه را دیدم
که با تدبیر میتابید
نام تو هم آنجا بود
و زنان دیگری که
لابهلای اوراق خوابیده بودند
تو همچنان مثل قبل
از میان کاغذ کاهی
دژم نگاهم میکردی
اسم احمقت
یادش نمیآمد کداممان
آن یکی را دودر کرده
من هنوز یادم بود
عجیب است اما
من هنوز یادم بود
[+] --------------------------------- 
[0]