Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 


چیزی از قلب قفس جوشید
اتاق ساکت بود
پرنده گفت
"درنگ؟
نع
اصلن لازم نیست
بل
باید الان بلبل شد
با اتکای خاص
به سرخی چشم‌های ترسناک
با اتکای خاص
به حر و حریرهای دردناک
انگار نه من در قفس
بلکه
سیاووشی
 بنشسته باشد
بر شانه‌های اسب"
بلبل گفت
"قرمز کنم کمی
- تنها کمی -
تابستان را 
سر وقت‌ش 
خنک که شد
فواره را می‌بندم"


تلخ گفت بعد
 در باب "حدیث آرزومندی" 
و خون
 روی دیوارها پاشید
بر صورت حیاط
چراغ بالکن روشن شد
زن‌ها
پیرهن نازک ملافه پوشیدند
و خونین و خندان و زیبا
بچه‌می
آفریدند
جهان از جیغ خونین بچه
از واره‌های فر
پرشد

فرواره گفت بعد
"هر پرنده‌ای عمری دارد
هر عمری ترانه‌ای
و هر تزانه‌ای شهیدی
بعد شهید کافی ارائه داد
بسته‌های کوچک غم
در کفن پوشیده
و دسته‌های شادمان عزادار
"برادران غرق‌ خون" انگار
حسین 
معنای جنگ را فهمیده باشد

بلبل مرد

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM