باید مرا حفاظت کنی از دنیا
دنیا برای من خطرناک است
هر صبح
کلمات لات نادانی
روی زانوی من نشسته سیگار میکشند
هر صبح
حرف های معوج تلخ
که چشمهایشان پستان است
که دماغشان پستاناست
که جانشان پستان است
و در میان دولنگانشان پساتین دارند
هر صبح
در کنار من بیدار میشوند
- هنوز درد میکنم علی
چه خوب مرا نوشتهای علی دیشب
باید از من مواظبم باشی
کلمات من
مرا
شیشهای کردهاند
و تمام جانم از کلمات
قاچ قاچ و دیوان است
[+] --------------------------------- 
[0]