No strings attached
احساس میکنم
اسم هر دومان زیاد
برای عاشق هم بودن باکلاس است
اسم من
شمشیر بیخود دارد
و اسم تو
برای دوست داشتن من
زیاده گلگلی است
اسمهای ما زیاده باکلاس است
و معانی مبهمش ما را...
نمیتوانیم عین کارتونها سبک
دستهای هم را بگیریم برویم میان گلها
مثلن اگر اسم من
ساده و جک بود
اگر تو
رها و قلمبه و ممل بودی
باد میآمد
مثل قاصدک
ما را میبرد
و من که لاغر ام خدایی
گیتار هم داشتم
و بعد
قسمت شب حذف میشد از کارتون
در لفاف خندهای رودخانهای یا تلمبهای
و صبح
ممل
آماده و شادمان و حامله بود
و توی شناسنامهمان
که مثل ما سبکتر بود
اسم بابا و مامان بچه را مینوشتند
جک و ممل
بعد ما
سبکسرانه
کودک چاق را
توی گلها رها میکردیم
- احتمالن باد ما را میبرد -
و درفرار
سبک
شناسنامه از جیب ما
توی باد میافتاد
و سالها
برای خودش میگشت
و سالهای بعد
بچه یاد آهنگ گیتار من میافتاد
و یادش میافتاد
آن را بعدن
توی کارتون شنیده است
کارتون سبک را میدید
اشک توی چشمهاش حلقه می زد
دست تکان میداد
می دید هنوز
ما توی کارتونی تخمی
پروازکنان
رو به دوربین
دست تکان میدادیم