جهان من کلن
همین پنجره است
دریچهای که در آن
لای پرده
مردی لاغر مته میزند
همسایهی کچلی کاهلانه عبور میکند
و گربهی زردی
جهان من کلن
گربهی زرد ولگرد تنهایی است
که در تمام سوراخهای دیوارها گلوله شده
و عمدتن خاموش
نفس میکشد مدام
جهان من کلن
فلسطینی لاغراندام است
که در کرانه هاش قتلعام میشود که اگر
واگر که نه اگر
قتلعام میشود در تمام حالتهاش
[+] --------------------------------- 
[0]