شب
مثل تو دامن می پوشد
آدم را شاعر می کند
و رانهای لاغرش به آدم بی تفاوت اند
شب
پیچک پیچک از
تیرگی پیچیده در جنگل
مثل گرگ
- گرگ یعنی تو
در تمام شعرهای هم من
گرگ یعنی تو زنیکه ی پتیاره -
مثل گرگ کمین کرده
من را گرفته
روی خاک مالیده
خونین
رها کرده
و تا غروب
هرگز
برنگشته است
[+] --------------------------------- 
[0]