فریاد کشیده و مرده
احتمالن حیوانی در میان مه
که مه غلیظ گشته است
احتمالن من
یا زیبای دیگری
از میان گولاخهات
گلوبریده گشته در
اتربشی نروژی جایی
و فریادش این گونه
ما
الباقی وحوش را
و مه را
و دریا را
فریاد زنان و واصل
ینگونه گردانده در تو
احتمالن
پاشش خون بر صورت
آرایش را
زیب ساخته یا
یکی از همین
سادهآوازها
کارش گرفته
نسیمدار شده
به سایهی سیاه تو برکوه
غافلانه هیبت داده
وگرنه تو
از اول
سلطان دریا و جنگل نبودی
[+] --------------------------------- 
[0]