ترانه های خوانده نشده
دردهای باز خون ریزند
نه زخماند که دیده شوند
نه خون دارند که شعر آدم
سرخ و منطقی باشد
مثل کبودی بچه های هر شبازباباکتکخورد
حرف های کوچک من
ترانه های خون ریزند
آخرش در اورژاننس
یک احمقی جنازه ی من را نشتر خواهد زد
خون از جنازه ی من خواهد ریخت
و تیم پزشکی
جیغ کشان
در میان سیلاب خون خواهد رفت
و بیمارستان
از صدای پرستارهای مغروق عشوهگر
پر خواهد شد
- آقای دکتر
نجاتم بدید آقای دکتر
آخرش به خودم
نشتر خواهم زد
و شهردار جدید تهران
در شبکه ی تهران
با مردهای ریش
حرف خواهد زد
- در پی حادثهی پیش آمده در یکی از بیمارستانهای تهران که موجب وحشت شهروندان گردیده بود تیمهای ویژه پاکسازی ...
آخرش خون
پاسخ من به جوبهای تهران خواهد بود
به موشهای تشنه اش
و گربههای تشنه اش
و تاکسیهای غمگینش
که برای اسنپ شدن حتی
کولری کوچک ندارند
[+] --------------------------------- 
[0]