شهر
پر از مردان بیتاب غمگین است
پر از گیسوکشندگانی که
شاخه های لاغر را ماننده
می برند با خود آدم را
و میبرند
انگاری
آدم
کیک تولد دوستهای دخترشان باشد
- همیشه دوستهای دختر دارند
همیشه پولدارهای از قدیم اند
همیشه بآبایشان خان بوده
همیشه راه رفتن به مقصد را می دانند
همیشه تهران را حفظ اند
نگران دود و قرض هایشان هستند
نگران مردن من
بیماری من
و اینکه ماه پیش حالم بهتر بود -
راننده های تهران
سندبادهای کوچک غمگین
که از دنیا تنها
یک قایق قسطی دارند
[+] --------------------------------- 
[0]