Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 

توجه آدم گاهی به یک "چیز" جلب می شود. چیز مطلب جالبی می شود توی زندگی آدم و آدم را به آن چیز خاص معطوف می کند. تقریبن شبیه نگاهی که ژاپنی ها به شمشیر دارند. یک چیز که اصل‌ش کمی آهن است که تیزتر و محکم تر است و برای روزها شبیه اش مورد استفاده است مثل مثلن چاقوی آشپزخانه یا تبر هیزم شکستن یکهو رنگ صورتی می گیرد مهربان و نرم می شود توی دست آدم و جان آدم را دراز و طولانی طلب می کند از آدم. فارغ از شی بودنی که بوده می شود یک جسم دیگر که دیگر شبیه اشیا دیگر نیست. درش غیر عادی می شود بودن و غیر عادی می ماند  آدم می فهمد که گرچه سرد و ساکت گوشه ای نشسته لای ترمه ی قرمز ولی دیگر زندگی‌ش با قبلن به قدر یک شمشیر فرق می کند.
برای من هم گاهی اشیا این‌طوری هستند مثلن از وقتی مامان مرده حس دردناکی نسبت به سینی دارم سینی شی خونسردی است یعنی مثل شمشیر بالذاته رفتار ندارد ولی از وقتی مامان مرد یک تغییر غریبی را درک می کنم توی سینی مثل اینکه سینی خونسرد مامان را که توی اعصاب و وسواسی بود و از وقتی که مرده زندگی خیلی ساده تر شده طلب می کند از دنیا. یک طورهایی سینی شبیه طلب شده طلبی جامد و زنگ دار و وسواسی که درباره ی جای بشقاب ها و لته های ریخته ی ماست و اشکال روی خودش نظر دارد. اگر بخواهم بگویم زنده‌تر شده گزافه گفته ام. زمان مامان هم زنده بود سینی بیشتر زنده بود سینی و درباره ی تک تک بشقاب های روش و شکیل بودن تربچه ها نظر داشت. حالا ولی مثل سبزی گل سنگ اشتیاق چیز سردی که نیست جان‌ش را پر کرده. یک بی‌تفاوتی احساس می‌کند درباره ی این‌که کجاست و این‌که تا چه حد تمیز است کی شسته شده و چی ریخته لب پر زده توش. اما رفیقش را بز کوهی اش را مامان توی اعصاب‌ش را که آخرها اختیار ریدن‌ش را نداشت هم و برای پاک کردن‌ش پرستارهای غم‌گین می‌گرفتیم را از دست داده است. کسی را چیز بی فایده ای را فکر مختلی را گم کرده و این گم‌کردگی قیافه اش را ظریف و دردناک و بی‌تفاوت کرده است.
. و نکته‌ی بامزه‌ش این است که طول می‌کشد که آدم  این تغییر در شی را احساس کند و هر چه هم می گوید معمولن آدم مردم دیگر معنی حرف آدم را نمی فهمند. اتفاقات غیر عادی می ترساند معمولن مردم را و مردم عمومن وجود چیزهای ترسناک را تکذیب می کنند. همین شده که دنیا لبالب شده از بی‌خداها و قرمطی . ساده ترین رفتار را می‌کنند مردم با چیز ترسناک معذبی که همه درباره‌ش می دانند. مثل اینکه ببر بزرگی توی خانه لم داده باشد. همه می دانند هست و همه می ترسند و از بودن‌ش معذب‌ند ولی طوری رفتار می کنند انگار که نیست و خیلی‌ها تا لحظه ی مردن حتی زیاد توجهی بشش نمی کنند
دیشب راست‌ش ساعت کنار تخت‌خواب این‌طوری شد ساعت تخت خواب شی ثابت عجیبی است معمولن بی‌هوده آمد بی‌هوده می ماند و بالطبع ساعت‌بودگی‌ش زیاد صبر و وقت دارد و اصرار می کند که بماند و راستش کسی توی فکر ساعت روی میز آدم نیست ساعت روی میز می‌تواند هر طوری باشد. معمولن رنگ مزخرفی است و معمولن کسی درباره‌ش داستان نمی گوید. من هم نگفتم که شکل‌ش عوض شد به کسی دیگر کوک‌ش نمی کنم ولش می کنم که صلب و بی خیال توی ‌آشغال ها بماند. کنار چیزهایی که مثل قدیم اند و بی‌خیال اینکه عقربه هاش مثل شیارهای روی سنگ تق به صورت‌ش چسبیده. خوبی سینی این بود که ساده بود تغییرش این طور توی ذوق نمی‌زند خوبی سینی این بود که عقربه نداشت تک تک نداشت حامل صامت بشقاب های سفره بود و گاهی چایی و گاهی دواها که به خودش هم گفتم که همین دواها بود باعث بدبختی که سر تمام‌مان آورد و بوی نای لامصب اتاق که تا نمرد پاک‌ نشد نرفت کبره بسته بود روی پیشانی همه‌ همین شد که سیرت به گریه رفت دست‌ش را به دیوار زد و رفت از ما تلو و بعدش هم گفت کاش زودتر رفته بودم.
همین شد که سعی کردم تکه سنگی که زمانی ساعت بود هم با رگه های عقربه‌ش و شماره های خندان انگلیسی‌ش جایی گم و گور کنم توی کارتون کمد رختخواب‌ها و هیچ فکر نکنم که در جهان اتفاقی غیر عادی افتاده. انگار نه انگار یکی از خطوط موازی دنیا که گذران روز ست و ادامه ی روز در یک لحظه‌ای مصر ایستاده است یعنی ایستاده وجه‌یی از دنیا صبر کرده و تکان نخورده
انگار نه انگار از میان این‌همه خطوط رقصان درخشان یکی صبر کرده نقطه شده و صبور ایستاده است
یاد بگیرم باید که نباید چیزهایی را ببینم از دنیا

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM