buona notte
"شویات که مرده باشد...
رختخواب سرد را / تن / تحمل نمی کند"
گیسواناش آبی است
یا باد
رنگی دیگر زده آن را در شب
چشمهایش
روزگاری سرخ
شبها
هر شب
اجتماعی از خطها
از ناخن
ناخن که ریشه دوانده در انحنای دست هاش نرم
در شانههاش گیر میکند
برجسته میشود به سینههاش
نوازش می شود آرام و ...
از پای برهنه
در خاک می شود
"راستاش...
پای برهنه / دیگر / ایوان سرد را / تحمل نمی کند"
[+] --------------------------------- 
[0]