تمارین (کُنار/ صخره/ دستمال
صخرهها از دریا
دریا را به یاد می آرند
گیسوان سبز موج را
و دلمه های کوتاهی از علف
که می تواند هر چیز دیگری باشد
صخره تنها
تازیانه ی گیسهات یادش هست
و عطر کنار
در کوچه های گردنات
صخره موجود عمیقن تنهایی است
موجود بی دلیل صبور و سخت و
تنهایی است
و تو
دریا
حضرت اقیانوس
گردال کبکبه
تو
تنها
دستمال کوچکی هستی که
او
آرزوهای زیبایش را
در آن می گذارد
[+] --------------------------------- 
[0]