و در حال حلقه بوده
گیسو به گیسو
دویده بوده در
میان خارها خنجر
و در حال مرگ و فرشته بوده
هر
سری که از من
به پای بیشرف
دختر افتاده
زیور
می دراند که زیباست
کس کش
می دراند که زیباست
و می دراند که عمرن
به جان در
می دواند مرا که
در
دستهای دورهاست
باد
و اوست
که مردهای بیشمار دشت
سر به سنگهای بیشمار دشت
برایش می کوبند
و اوست
که دردهاست
اوست درد هاست
و هر چه دردها که است
اوست
[+] --------------------------------- 
[0]