Persian
based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers
to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try myENGLISH SITE
صدای بال
چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
comment of the day:
دستهاش را دراز کرد
و سینه واز کرد
و گفت
"بپرسید از من
آنچه را نمی دانید"
و ما
شریان از وی گشودیم
و از خون او دریاچه ساختیم
و رگ نداشتیم
و روی حرف هاش
قایق گذاشتیم
و ترشال و
دلمه
بوی فیهای خالدون وی
بیدار باش صبحگاهمان مان بود