راشا
حسین
توی برف
ذوالجناح را خلاص کرد
"چه فایده دارد اسب
وقتی که پر نداشته باشد
وقتی که شانه هاش نخواهد اصلن آدم را
چه فایده دارد اسب
وقتی آدم برای جهاد
دشمن نداشته باشد"
حسین
توی برف
ذوالجناح را خلاص کرد
"گلوله کاش
تکافوی ام را می کرد
کاش آتشی که در من است
ساکت می شد
و کاش
حالا که ذوالجناح نیست
برف ها من را
خواب می بردند"
توی برف
گرگ لاغر احمق دوری
اندوه ناک زوزه می کشید
با چشم های غمناک قرمز
با تاپ ظریف زرد
[+] --------------------------------- 
[0]