درفشی
بزن در گلویم
و از دور دست ها
مثل گرگ ها مرا
نگاه کن
مثل گرگ ها
که نگاه می کنند آتش را از دور
و فواره های خاموش خون را از دور
و حوض های خالی خون را از دور
مثل جلادهای کیری
کبوترت را نگاه کن کبوتر جان
این دستهای لاستیک دار صورتی فدایت
پر کن دلش را از غم
پاره پاره اش کن
و مثل جلادهای چاق
لخت و
تپ تپ
پرواز کن از این میدان
جای تو اینجا نیست
کبوتر
پر کنیده شده اینجا
[+] --------------------------------- 
[0]