Persian
based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers
to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try myENGLISH SITE
صدای بال
چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
comment of the day:
از هر گز نبودگی
گریستم
و دیدم که نیستم
رفتیده بودی
میدان انقلاب
که هنوز
پر از کتاب های تست تخمی بود
ساندویچ های بدمزه
صدای بوق ماشینها
و ذرات معلق در هوا
ظهر بود
گرم بود
مثل هر روز دیگر شهر
که توی خیابان می رفتیم
ظهر بود
گریستم
و دیدم که نیستم