غروب
دیدار مرده است
و موج
حظ خطها را
تا حضور زنهای خوابیده
تقدیم می دارد
جنازه ای سفید
توی دشتها افتاده
- تمام جنازه های افتاده
رنگشان سفید است
نمک سود و بی خون
تمام جنازه های توی دریا سفید است -
خون از موج
موج از خون
ساحل
زخمی تنهاست
و تنهایی
برای تشنگی های ساحل
کافی نیست
[+] --------------------------------- 
[0]