و مرد سردی در برف
که حواشی توری ات را
عاشقانه دوست می دارد کاش
من هم
مرد محکمی مثل دیگران باشم یا
مرد سردی در برف
با دماغ قرمز
و قدمهای مطمئن آهسته
از همان ها که شب ها
تراکتور جدید را
و قرص های
سفید ضد آرامش را
تبلیغ می کنند
من کاش
مثل تبلیغ های قدیمی سیگار
زمخت و بی خیال و عن
دوهگین و اینها باشم
با کمی محبت مسئول
شن کشی بیکار
و دستهایی شبیه خسرو
که شبیه دنیا نیست
ای کاش
من هم
تکه ای از جهان بودم
"با شادمانی
پر می گشودم
می رفتم از شهر
تا روستایی
آنجا که دارد
آب و هوایی..."
[+] --------------------------------- 
[0]