Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 

تمارین (فندک/ قلاده/ پلنگ)

ماده گرگ
رفته است شمال
تا کنار گرگ های شمالی
برف ببارند
و سیگارش را
که فندک سیگار خرگوشها
 بوده را
انداخته
 بر برف های خونین
 و رفته است
و باد بی انصاف وزیده می
مست
تف های برف
 بر زبان و دنبالش

- پالتوی بلندی از خاکستر
و ماهیچه های غیر پیچیده...
شک ندارم
آزمایشات نشان می دهد شما
ماده گرگ داشته اید
برف بوده لابد
تلخ بوده لابد
و در شما کمی
رد دندان و جر خوردگی مشهود است
نمی شود دقیق نظر داد
ولی حتمن
روی سینه های شما
یک قلاده
خرسی
پلنگی
گرگی
یا جنگلی
زندگی کرده
و البته این دانه های برف
آه این دانه های برف
و فنجان قهوه
چقدر زخم های شما را زیبا می سازد
فکر می کنم
دردهایی دارید
راستی
ماده گرگ بسته در حیات اتان کجا رفته؟

ماده گرگ
رفته است شمال
تا کنار گرگ های شمالی
برف ببارند
و جنگلی
از جنازه ها و زامبی خرگوش
سیگار افتاده اش را
خاموش
پوزه می زنند

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM