سوزاندن سرخس
و ریختن روغن کافی در آب
و نگاه به اشکال بی آرامش زرد
که توی رودخانه می رود
- از این زمستان بگذرم اگر
برات
شعر مناسبی خواهم گفت
فعلن
به هذیان روغن و سرخس راضی باش
فعلن اجازه بده
من باید از نیاکان نیرو بگیرم
فکر کن جهان عادی است
فکر کن جهان هرگز
از این بهتر نخواهد شد
- سبز
رنگ دیوانه ی تلخی است
و خاکستری د ر سبز
معنی تلخ تری دارد
- گرگ از اینکه زیباتر از توست
از اینکه چاره ای از زمستان نداری
از اینکه حتی نیازی به کشتن ندارد
راضی است
نگاه کن
فواره ها را نگاه کن
- جک گفت
وعده داده
امشب می آید گرگ
حتمی تنت را
از میان پوستین احمقانه ات می یابد
و رگهایت را
به فواره های زیبای قرمز
تبدیل می کند
سوزاندن سرخس
و ریختن روغن کافی در آب
و نگاه به اشکال بی آرامش زرد
که توی رودخانه می رود
[+] --------------------------------- 
[0]