تمارین (لپ تاپ، تلفن،لامپ)
بدون اینکه اصراری داشته باشد
مرگ
روی لپ تاپ اش
اسم من را دیده
در نور صورتی رنگ وحشتناکی خندیده
و خرت خرت رفته است
به اتاق منشی ها
با خنده ی ریز و
چشم های درخشانی
بدون اینکه اصراری
داشته باشد مرگ
دنبال من گردیده
پرده ها ها را کشیده
لامپ را روشن کرده
و به فکر
مرگ دهشتناک من افتاده
بدون اینکه
اصراری داشته باشد
روی شمع دست کشیده
آه بلند کشیده
تلفن زده به مغازه های لباس فروشی
و گفته است
دیگر
برات
لباس توردار نفروشند
[+] --------------------------------- 
[0]