تمارین (ونگوگ/مهمانخانه/شلوار ورزشی)
ونگوک هم احتمالن شلوار ورزشی می پوشیده وقت خواب
یا پیژامه ای
شورت کوتاهی چیزی
و وقتی که از توی شلوارش
کیرش را می دیده
از قرمز هاش
به شدت خجالت میکشیده
"آخر آخر
چرا باید ؟
چرا باید کیر آدم قرمز باشد؟
چرا بین این های بدبخت ها من؟
چرا من؟
من باید قرمز باشم؟
می توانستم
نقاش خوابیده ی کلیسایی یا
نگهبان گنده ی مهمانخانه ای باشم
می توانستم
توی کافه ای
پیانیستی تنها باشم
یا آواز خوانی خوشبخت
روی عرشه ی کشتی
چرا من آخر؟
خدایا چرا من باید
توی این شب کیری
من باید
تمام شلوارم را
از قرمز
پر کرده باشم؟"
[+] --------------------------------- 
[0]