تمارین (بهمن/ نخاع/ جوراب)
شمات
شمات
بوک شمات
و از سینه های کوچک ات
جوراب توی خانه بسازم
با نوک درشت قرمز
چرم بادوام انگشت هام
بوک شمات
بوک شمات
و تکه تکه نخاع ات را
از لای دنده هات
در بیاورم
و دور بندازم
بوک شمات
و از تو
خرس خوابیده روی پارکت بسازم
خوابیده ی غمگین
با دهان نیمه باز
بوک
شمات
و کشتمانده ات
از سمت تابستان
تا انتهای بهمن
بویناک
بر زمین بماند
برای مگس خواهش طوری
تلخ نگاهت کنم
و تو
با خجالت از صحنه
مدام
قهوه ای تر شوی
[+] --------------------------------- 
[0]