دخترک فرشته است
ولی اکثر فرشته ها
توی یک سنی
شوهر عزیز تازه می خواهند
عزراییلی
جبراییلی
میکاییلی
ارواح تازه ی چسبناک گورستان
زامبی پیرهن پاره
باید
لاغری هاش را
علاج تاج تازه کند
دخترک کول است
ولی گرم می شود کم کم
پای کوچک بچه می بیند
قصه دار ظرف های شکسته می شود
و فکر می کند که کول
برای شوهر آدم بودن
کافی نیست
دخترک شاد است
تا ابد اما
شادی نمی ماند
تو خسته می کنی مردم را
و خاکستریت
به رنگ پوست هیچ کس نمی آید
[+] --------------------------------- 
[0]