از همان روزی که دریا رفت و
من هم
از همان روزدی که دیگر
جزیره نبودم
و خشتکم بادبان شد
و فلس دارهای کون قشنگ دریایی
نی لبک زنان
رفتن در باد
از همان روز اول که من
رابین سون شدم
و آب نارگیل قوت لایموتم شد
از همان روز غرق کشتی
که تو
در لفافه
کیرم را
روبان زده
دستم دادی
از همانروزی که
نمی فهمم کی بود
من تازه
برای انتخابات شهری که دور بود
پاپیون زده
با خودم
debate گذاشتم
[+] --------------------------------- 
[0]