قرار بر مردن مرده ها و
رفتن آرام رفته ها نبود
قرار نبود مثل آدم باشیم
سر بزاریم
به لمس لباسها
هر چیزی
میان ما و تن زیادی بود
مثل دریا
که از شنای ما زیادی بود
یا کلیپس
که از گیسو هامان
قرار نبود قابل اتفاق افتادن باشیم
قابل پریدن تا
و قابل لمس
قرار بود بپیچیم دور هم
و بالا بالا باشیم
داستان مردم دیگر اضافه بود
مردم چای های ابله
توی نلبکی های ساده
مردم کار فرم
کار ادامه دار
کار با ترتیب
آمدیم
عوض نکنیم
ولی بی خیال شویم دنیا را
قرار هم همان هنوز
ولی تو رفته ای کس کش
[+] --------------------------------- 
[0]