هما
آتش گرفته است
و زنی مدام
که مرده است مدام
داد می کشد در سرم
با صدایی که شبیه بی خوابی دخترهاست
داد می کشد سرم
"بگو
بگو
علی
بگو"
و علی
که دختر لالی گمنام است
با حاطرات تلخ مادر مرده
می گوید آرام از دنیا
و می گوید آرام از دنیا
و می گوید آرام از دنیا
و می گوید آرام از دنیا
و می گویدا...
فروید لبخند می زند
تماشاچی لبخند می زند
و مادرم
ساکت
می رود به تاریکی
انگار
پرنده ای کوچک از خوشبختی را
برده باشد
[+] --------------------------------- 
[0]