گریه کردن در بالشت
یک روز
پیراهنم را
باز می کنی دکمه دکمه
می بری من را
و دمر روی تخت می خوابانی
بعد من را برهنه
جای دشنه را روی پشتم می بینی
وهراسان می پرسی
"ای وای !
اینجای پشتت را کی اینطوری کرده؟"
من آرام سرم را بر میگردانم
لبخند می زنم
و قول می دهم
به زودی
خوب خواهد شد
[+] --------------------------------- 
[0]