Persian based weblog dedicated to literature and cultural interests author prefers to be called as Ali Chelcheleh if you are not inranian try my ENGLISH SITE 

 
  صدای بال چلچله ها ابرا رو برونه یه روزی
 

 
 
 
آرام نفس می کشید
و من
بند آمده بودم
دماغ در
خط تلخ میان سینه هایش
انگار
مرا از پیشانی
روی حلقومش چسبانده باشند
آرام از رفتن می گفت
و من نمی شنیدم

- همینطور بوده همیشه
قرار بوده همیشه
نباشد قسمتی از دنیا
از لذایذ دنیوی
زیرا من
قرنی ترین اویس ها بود
زارپ چشم در چشم صحابه
بزرگ خاندانی از  ها
که آرزوی وجود نداشتن
 آنها را
بایزید بسطامی کرده -

آرام
از رفتن گفت
بعدها دیدم گفته
غمگین
انگار من
مذهبی قدیمی باشم
که
بندگان کافر را
اعدام می کند
و گفت
"خیلی عزیزی
خیلی دوست دارم"
و گوله گوله اشک ریخت
گریه کرد
و گفت
من را
هرگز
به خاطر اینکه مصرن و قاطعانه
من هستم
نخواهد بخشید

 

   
 
  Susan Meiselas / Magnum Photos 
 

USA. Tunbridge, Vermont. 1975, Carnival Strippers

 
 

  Goolabi , Roozmashgh(Peyman) , Deep-hole , Sepia , Forb. Apple , Vaghti Digar , Pejman , Ahood , Bahar , Banafshe , Halghaviz , Hezartou , Last Jesus , Ladan , Costs , Tireh , Goosbandane , Tabassom , Aroosak1382 ,   Shahrehichkas

 
        Zirshalvari
        Welbog 
 
       Bi Pelaki (Me & Shahram)
 

   SHAHRAM