تکه تکه
شنبه ها
دستهات را
چرق چرق چرق
آذوقه می کنم
یک شنبه ها
کنار پهلوهات
و گلویت
برای پنج شنبه ها
و روده هات ناهار
چون غذای سنگینی است
سینه هات را
توی کاسه های کوچک
می گذارم یخچال
و چشمهات را
می زنم به سقف
لامپ طور
حالا ببین
تکه تکه
تو را
هضم می کنم
شعر می کنم
مجموعه می کنم
و از حرصت
یوبس و چاپ نکرده می
خواهم مرد
[+] --------------------------------- 
[0]