فوراریز
از فراز دامنه ها هم ماه
از فراز کوه ها هم آتش
مردی با آتش فی الواقع
با شعله های سفید گیسو تا پیشانی
و اندوهی
برای پلا کردن
میان مردم از دامن تازه
تازه از سوی آسمان خورشید
از کنار دریاچه ماهی ها
تازه از جنگل آهو
تمام منقرض شده ها
خرسهای سفید مقطوبی
خرسهای باکلاس پاندا
رنگین کمان خفن بهترین جورش
برای باران تشنگی هایم تازه
تازه از سوی آسمان دریا
بی تفاوت هرگز نمی آیم در موج
همان رنگ قرمز غمگین ترسناک
با همان شورش و شتاب همیشه
سفره ماهی ها
عروس های ساب مسیو دریایی
توی چشم هاش روح یک نهنگ مرده تازه
تازه از جنگل
مردهای تبرداری
راس کار درست کردن ماشین
پاک کردن استخر
سر پا کردن چادر
حمام رفته
ریش نیمه تراشیده
تازه از شهرها زن ها
چاک چاک و بدون پرده
عرفانی
کتاب حافظ لای بغل های عرق کرده
روغنی
لانجری پوشیده
تازه از دنیا فردا
که تو توش
تازه بیدار گشته باشی
[+] --------------------------------- 
[0]