اگر قرار بر این بوده فریادی
بگذار ناله های کوتاه من
فریاد زنی گناهکار باشد
که در درد زایمان خواهد مرد
شکستن استخوان های بسیار کوچک
شکستن تن آدم از دانه
و جر خوردن تهیگاهی خسته
که برای بچه فیل کوچک است
- درد
هزار پای آرام درد
که افتخارش
تنها افتخارش
گاییدن خار آدم است
رفته بود بود کاش
از روی پیشانیم
کاش اینهمه حشرات در دهان انبردار
امشی داشت
کاش تو نیامده بودی
یا نرفته بودی
در میان آمدنهایت
کاش موج بلند می آمد
لااقل خفه می شدم گاهی
و مرد دردناک بسیار گوی
ایستاده بود لخت به چار راه
و کل ماتش
کلن
چون لشگری هراسان از
ملخ های کوچک
مثل کعبه بر او می گردید
[+] --------------------------------- 
[0]