il romanti kooni ye avazi
حتی شاید عاشق ات نشدم
حالا که انقدر زیبایی
شاید فقط نگاهت کردم
که از مقابل لامپ لخت
رد می شوی
و آلیاژ داغ تنگستن
از میان شانه های سردت
دیده می شود
حتی
شاید اصلن بوست نکردم
بوس لازم نیست
و ماتیک صورتی برای لبهایت
کافی است
شاید اصلن .گذاشتم لبهات
افاده دار و خل وضع
مثل بچه های دختر
با گیسهای بافته
با دنیا
تنها باشند
و شاید حتی رفتم
نماندم
رفتم
ماندم
یک چیز پیچیده ای مثل اخلاق ناامیدت
گه
شاید
مثل اخلاق گهت شدم
سیر و بی نیاز
با رمز تنهای کوچکی
توی چشمهام
که می خواهم
با خودم
تا ابد
فقط
دوست رنگ پریده ی بی خیال معمولی باشم
[+] --------------------------------- 
[0]