هر بار غصه می آید
چشمهام را می بندم
تو
دیوانه می شوی
دور می زنی
وخیلی جدی
مرا می بری خانه
حرف نمی زنی
و فکر می کنی توی راه
با خودت زیاد فکر می کنی
و رد می شوند خطوط جاده از صبوری تو
و تمام چراغ ها
مثل زنبورهای کور
سوی من می آیند
هر بار غصه می آید
چشمهام را می بندم
و تو
غمگین
با خودت می گویی سگ خور
و دنده را میزنی جلو
و از گلوی من
به جای نفس
صدای تاپ تاپ قلبم می آید
[+] --------------------------------- 
[0]